بسم رب الشهدا و الصدیقین
خاطره حاج کاظم آفاق راوی سینه سوخته شهدا در جمه خادمین شهدای طلائیه
در این روایتگری خاطره یکی از خدام طلائیه که خواب حضرت ام البنین را میبینید تعریف میشود
وقتی یکی از طلاب خادم در منطقه در حال پخش شربت در طلائیه بود
در دلش نیت میکند که ای کاش حضرت زهرا س نیز اینجا بودند تا به ایشان هم یک لیوان شربت میدادیم
که همان شب در طلائیه خواب میبینند که حضرت ام البنین مادر حضرت عباس (ع) به طلائیه آمده و به ایشان میگویند از طرف حضرت زهرا (س) آمده ام تا آن لیوان شربت را برای ایشان ببرم