مراسم تاسوعا و عاشورا - مسجد حضرت ابوالفضل(ع) 1393

کاربر مهمان، خوش آمديد ! ( ورود - عضويت ) سلام به سایت شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد خوش آمدید !

یکشنبه 30 اردیبهشت 1403


منوی اصلی
منوی اصلی
صفحه اول
آرشيوی مطالب
ایمیل مدیریت
ارتباط با ما


موضوعات
وصیتنامه و زندگینامه شهدا
شهدای ترکالکی [0]
شهدای گتوند [0]
یادمان ها و مناطق عملیاتی [1]
عکس شهدا [0]
عکس رزمندگان [0]
عکس فوتبالیستها [15]
عملیات ها [13]
عکس های قدیمی [2]
فرماندهان شهید [0]
نامه شهدا [0]
تاسوعا و عاشورا و تعزیه [1]
خلبان رنجبر [0]
فوتبال ترکالکی [16]
ابتکارات و دانستنی های جنگ [0]
کلیپ و نماهنگ [0]
رزمایش [0]
یادواره [0]
مناسبت ها [1]
تقویم روزشمار دفاع مقدس [0]
مطالب خواندنی [0]
برگی از خاطرات [1]
یادگاران جنگ [0]
روایتگری [0]
مستند قصه های جنگ [0]

نظرسنجی
نظر شما راجع به سایت شهدای ترکالکی امتداد چیست ؟


لینکدونی

پربازدیدترین مطالب

نویسندگان

[Menu_Title]
[Menu_Code]
مراسم تاسوعا و عاشورا - مسجد حضرت ابوالفضل(ع) 1393
نـویـسـنـده : محمدرضا قاسمی

 

   

   

   

==================================================

تاسوعا و عاشورا  1393/8/13  مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شهر ترکالکی ...


عکسهای ارسالی از طرف :

رضا کایدانی

علی قاسمی

محمد شیرعلی

121 عکس

==================================================
































































































































































































































































































































































شنبه 1393/08/17 سـاعـت 0:01 قبل از ظهر | بـازدیـد : 1126 | نـویـسـنـده : محمدرضا قاسمی | ( نـظـرات 3 )
موضوع:[Post_Cat_Title]

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط احمدرضا در تاریخ 1393/08/19 و 22:57 دقیقه ارسال شده است



چگونه ممکن است امام زمان را ملاقات کنیم؟

چطور ممکنه حضرت صاحب الامر ، آقا امام زمان(عج)رو ملاقات کنیم؟
در ابتدا با ذکر داستانی کوتاه جواب این سوال پر تکرار رو میدیم.

روزی شاگردی ب استادش گفت:استاد ، چ کار کنم امام زمان(عج)رو ملاقات کنم؟

استاد:یه شب غذای شور بخور ، آب نخور و بخواب.بعد بیا و بگو توی خواب چی میبینی...

شاگرد این کار رو کرد ، شام غذایی بسیار شور خورد و بعدش هم آب نخورد و با تشنگی زیاد خوابید.در خواب همش می دید که به دنبال آبه ، خواب شیر آب و ظرف آب رو میدید ، خواب می دید که در حال آشامیدن آبه و...

قضیه رو برای استاد تعریف کرد.

استاد گفت:تشنه ی آب بودی ، آب رو تو خواب دیدی!

تشنه ی امام زمانت باش ، تا ایشون رو ببینی!!

ممکنه این سوال پیش بیاد که اصلا چرا ما شیعیان یا محبان اهل بیت از ملاقات امام زمان ، که حق مسلممونه محرومیم؟
دلایل و جواب های زیادی برای این سوال وجود داره ، ک ب دلیل اصلی اشاره میکنیم.

گناهایی که مرتکب میشیم!عدم سنخیت ما با امام!
ب این نکته توجه کنید که حضرت صاحب الامر معصوم هستن، ینی مثل اجداد مطهرش لحظه ای به معصیت خدا حتی فکر هم نکرده ، چ برسه به ارتکاب...
و مطمئنا بین کسی که معصوم هست و کسی که مرتکب گناه و معصیت خدا میشه سنخیت وجود نداره!وقتی همخوانی و سنخیت نباشه چطور انتظار داریم که امام رو ببینیم؟ممکنه بگید که واقعا امام زمان رو دوس داریم و می خوایم که ببینیمش پس باهاش سنخیت داریم ، ولی به حرف نیست ، به عمله ، ببین چ کار میکنی ، نه چی میگی!

وقتی شبمون بدون گناه صبح نمیشه؟وقتی که صبحمون بدون گناه شب نمیشه؟و بد تر از اون ، وقتی عذر بد تر از گناه میاریم؟وقتی در لحظه ی گناه میگیم بیخیال امام زمان؟

آیا نمی دونیم که عالم محضر خداست ، محضر ولی خداست؟

آیا می دونیم که کارنامه ی اعمال ما شب های دوشنبه و جمعه به دست حضرت امام زمان(عج)میرسه؟

آیا می دونیم که گناه رو ما میکنیم ، توبه و گریه رو آقا؟مگه در زیارت آل یس نشنیدی:اَلسَّلامُ عَلَیکَ حینَ تَحمَدُ وَ تَستَغفِر.(سلام بر تو هنگامی که حمد واستغفار میکنی)آیا کسی که گناه نکرده استغفار میکنه؟مسلما خیر ، و این همون وقتیه که نامه ی اعمال شیعیان و محبان به دست امام میرسه و امام برای اونا استغفار میکنه...!

این حدیث رو بخون ، ولی قبلش آتش نشانی رو خبر کن چون اگه اهل دل باشی آتیشت میزنه:

امام زمان:اگر چنان چه شیعیان ما-که خداوند بر انجام اطاعت خویش آن ها را موفق گرداند-در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند همدل می شدند, میمنت دیدار ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدن ما زودتر نصیبشان می شد, دیداری بر مبنای شناختی درست و صداقتی از آنان نسبت به ما, و ما را از شیعیان دورنگه نمی دارد, مگر اعمال بد آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است.
(سند:بحار الانوار,ج53,ص177)
خب حالا که تعدادی ازتون تصمیم گرفتین دیگه تا حدودی گناه نکنید چند تا راه حل(یا ترفند)رو بهتون پیشنهاد میکنم تا موفق تر باشید.

1: از ابتدا شروع میکنم ، از مراحل ابتدایی:ممکنه از همین حالا نتونید اعمال و رفتارتون رو برای رضای خدا و ولی خدا انجام بدید.اما باید شروع کنید خب؟!بهتره به زبون بیارین که برای رضای خدا این کار رو می کنید.مثلا وقتی می خواید وضو بگیرید(به زبون بیارین نه توی دل) بگید:خدایا برای رضای تو وضو می گیرم.یا مثلا خدایا تو شاهد باش ک برای رضای تو امر به معروف و نهی از منکر می کنم و...

2:مدتی که این کارا رو کردین ، تا مدتی از روی عادت هم ک شده اعمال و رفتارتون برای رضای خدا و رضای ولی خدا انجام میشه ، و بعد از مدتی ک این نیات تو دلتون نشست دیگه نیازی نیست به زبون بیارین ، اون وقت دیگه دلتون این کار رو میکنه!

3:3 تا نکته رو یادتون نره ، نکاتی برای گناه نکردن!جوانی نزد امام صادق(ع)رفت و گفت:آقا نمی خوام گناه کنم ، چ کنم؟{حضرت فرمود:
1:با رفیق گنه کار رفاقت نکن![مطمئنا همنشین آدم تو آدم تاثیر میذاره ، حتی اگر بر فرض محال این کار انجام نشه ، وقتی با آدم گناه کار رفاقت و رفت و آمد کنید مورد تهمت قرار می گیرین ، بازم ممکنه شیطون بگه:حرف مردم که مهم نیست!من فقط یه جوابشو میدم:حرف مردم آره خیلی وقتا مهم نیست ، ولی ممکنه یه بچه مثبت حزب الهی بخواد با تو رفاقت کنه و به دردت بخوره ، ولی وقتی میبینه رفیقات کین ازت صرف نظر کنه...!]و پیامبر اکرم هم فرمودند:المرءُ علی دین خلیلهِ. آدمی بر آیین همنشینش است!

2:در مجلس گناه شرکت نکن![شرکت در مجلس گناه ینی چی؟یعنی تو مجلسی که درش گناه و معصیت خدا انجام میشه شرکت کنی ، مثلا مراسمات عروسی ای که در اون ترانه های مبتذل خوانده و رقاصی میشه و بین زن مرد نامحرم پرده و حجابی وجود نداره!تازه خوبه بدونی بر اساس حکم اسلام و حکم مراجع عظام تقلید نه تنها شرکت در این مجالس مشکل داره ، بلکه ترک این مجالس به منزله ی نهی از منکر و امر به معروف واجبه!]

3:به گناه فکر هم نکن![مرحله ی سوم کار سخت میشه ، برای خودم هم قبلا هفت خانی بود...و مرحله ی سوم رو به هر کی میگفتم میگفت مگه من معصومم یا به قول یکی از دوستان بگو برم جبرئیل بشم؟!]

فردی به امام رضا(ع)گفت:شما معصومین چه طور گناه نمی کنین؟آقا دست طرف رو گرفت برد بازار ، در گوشه ای مقداری نجسات و ... وجود داشت.آقا به اونا اشاره کرد و گفت:اینا رو ببین ، آیا اصلا به فکرت میاد که اینا رو بخوری؟آقا به اون مرد که جوابی نداشت گفت:فکر به گناه برای ما مثل اینه که به خوردن این نجسات فکر کنیم...}

4:تا این جا سه تا نکته گفته شد ، اما مرحله ی چهارم.در مرحله ی چهارم کار تا حدودی عرفانی میشه و نیاز به عرفان به چشم می خوره!
شما در این مرحله باید در تمام لحظات زندگی احساس کنین که شخص امام زمان همراه شما و ناظر عینی بر اعمالتونه!تا جایی که آب نمی خورین مگر این که می دونین امام زمان داره به شما نگاه میکنه!اون وقته که تیپتون امام زمانی میشه!تریپتون امام زمانی میشه!حرف زدنتون ، راه رفتنتون ، راهِ رفتنتون ، نگاه کردنتون ، غذا خوردنتون ، اخلاقتون ، و... به خدا قسم یه لذتی داره ... یه لذتی داره ... یه لذتی داره که در هــــــــــــیچ چیز دیگه ای نیست!آره ، لذت عشق بازی با خدا ، عشق بازی با پسر زهرا(علیهما السلام)...بهتون گفته باشم مرحله ی چهار بدون مرحله 3 غیر ممکنه!غیر ممکن!غیر ممکن!به خصوص قسمت سوم از مرحله ی 3!تا وقتی که فکرتون دنبال گناه باشه نمی تونین بفهمین و احساس کنین که خدا و ولی خدا در آنِ واحد در حال مشاهدتون هستن!

5:مرحله ی پنجم دیگه کار هر کسی نیست...کار خواص است...اگر ان شاء الله به این مرحله رسیدین یه دعایی برای ما عقب مونده ها هم بکنین...

مرحله ی پنجم مرحله ی سوختنه!آره سوختن!

دهقان فداکار رو یادتونه؟وقتی کوه ریخته بود جلوی قطار چه کار کرد تا قطار رو متوقف کنن؟من میگم برات!وقتی که دید کوه ریخته ، پیراهنش رو در آورد و آتیش زد و جلوی قطاری که داشت میومد گرفت!تا متوجه بشن و قطار رو متوقف کنن!

شما هم باید بسوزید تا دیده بشین!باید بسوزین تا خدا و امام زمان ببیننتون ، تا با بقیه تفاوت داشته باشین!باید هوای نفستون رو بسوزونین!یعنی نفس شما هر چی خواست بر خلافش عمل کنین!لذتی بالا تر این نیست!اون موقع هست که یک یک میشه یک!اره ، تو امام زمان!تو خدا!

6:توی این مرحله لازم نیست کار خاصی انجام بدید ، فقط لذت ببرین ، کِیف کنین ، با خدا با ولی خدا عشق بازی کنین.یهو اومدین دیدین سینتون چسبیده به سینه ی امام زمان!!!مگه نشنیدی داستان سید بحر العلوم رو...امام زمان رو در مسجد کوفه یا سهله ملاقات کرد ، آقا گفت بیا جلو ، جلو رفت ، گفت جلو تر بیا ، جلو تر رفت ، دو بار دیگه آقا گفت جلو تر بیا ، بحر العلوم تا حدی به امام زمان نزدیک شد که سینش چسبید به سینه ی امام زمان!!!سرش رو گذاشت روی سینه ی امام زمان!!که وقتی از سید بحرالعلوم پرسیدن چطور این همه علم و دانش و... داری ، زیر لب گفت:چرا من از دیگران افضل نباشم ، وقتی امام زمان شبی سرم را روی سینه ی خود گذاشته است...؟

علی بن مهزیار اهوازی بعد از 20 سال -که به نیت ملاقات حضرت به مکه مشرف می شده بود-از امام زمان شکایت کرد که چرا ما اینقدر برای دیدن شما اذیت میشیم و دیر شما رو می بینیم؟
آقا گفت:
اگر شیعیان ما می دانستند که ما چقدر به آن ها علاقه داریم از شوق دق می کردند و می مردند...
آقای من!
عمر من قد نمی دهد تا آن روز...

به سفرت بگو کوتاه بیاید اندکی...
آقای من!
وسط هفته بیا ، وسط هفته!

جمعه های ما خیلی وقت است که تعطیل است...آقای من!
پیاده بیا!

می ترسم صدای اسبت را که بشنوند ، صدای بستن در های خانه ها را بشنوی...
مولای من!
قبل از این که بگویی انا بقیه الله ، بگو جدی الحسین قتلوه عطشانا!
مردم ما از اسلام ، امام حسین که نه ، فقط اسم امام حسین را می شناسند...
مولا جان!
روی من حساب نکن!
من هر چقدر که حساب می کنم حتی نمی دانم چند سال است که غریبی...
آقای من!
از ما خرده مگیر!
ما حتی نمی دانیم به انتظارت بشینیم یا بایستیم...؟یا...

این نظر توسط احمدرضا در تاریخ 1393/08/19 و 22:53 دقیقه ارسال شده است


گوشه ای از فضائل بی شمار زیارت عاشورا
زیارت عاشورا :

حضرت صادق (ع) به صفوان مى فرماید: این زیارت و دعا را بخوان و از آن مواظبت كن بدرستى كه من چند چیز را براى خواننده آن تضمین مى كنم :
1 زیارتش قبول.
2 سعى و كوشش مشكور باشد.
3 حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ بر آورده شود و نا امید از درگاه خدا بر نگردد. اى صفوان این زیارت را به این ضمان از پدرم یافتم و پدرم از پدرش على بن الحسین ع و او از امام حسین ع و ایشان از برادرش امام حسن ع و ایشان از پدرش امیرالمؤ منین على ع و آن حضرت از رسول خدا ص و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداى متعال ، هركدام این زیارت را به این ضمان یعنى ضامن شدن در برآمدن و استجابت حاجات تضمین كرده و از خداوند متعال نقل فرمودند و خداوند عزّوجل قسم خورده به ذات اقدس خود كه هركس زیارت كند حسین ع را به این زیارت از نزدیك یا دور دعا كند به این دعا، زیارت و دعاى او را قبول مى كنم و خواسته اش هرچه باشد بر آورده سازم ، و عطا كنم.
پس از درگاه من با ناامیدى و زیان باز نگردد و او را به برآمدن حاجتش ، و رسیدن به بهشت و آزادى از دوزخ خرسند و خوشحال مى كنم و شفاعت او را در حق هر كس كه شفاعت كند بپذیرم .(1)حضرت صادق ع فرمود: اى صفوان هرگاه براى تو بسوى خداى عزّوجل حاجتى روى داد، یعنى اگر از خدا حاجتى خواستى پس بوسیله این زیارت به سوى آن حضرت توجه كن از هر جا ومكانى كه بوده باشى و بخوان این دعا را و حاجتت را از پروردگار خود بخواه كه بر آورده باشد و خداوند و عده خود را خلاف نخواهد كرد.
آرى هركس حاجت و مهمّ بزرگى داشته باشد حوائج و خواسته هایش با چهل روز خواندن زیارت عاشورا خواهد گرفت و تجربه گواه عارف و عامى است و حكایات در كتابها زیاد نقل شده و خود و دوستان دیده و شنیده ایم ونمونه هایى هم كه در این كتاب نوشته شده این تجارب را نشان مى دهد.
عظمت زیارت عاشورا و آثار بركات آن سبب شده كه علماء و بزرگان دین این زیارت را ورد وذكر دائمى خود قرار داده و در كارها و مشكلات به آن متوسل شوند.
وقایع و رؤ یاهاى صادقه كه حكم مكاشفه حقه را دارند، خصایص ‍ عظیمه و منافع جلیله این زیارت را ثابت كرده آنقدر زیاد است كه جمع آورى آنها بطور كامل كارى بسیار مشكل است لكن براى آگاهى دوستان و علاقه مندان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام توصیه مى شود به نمونه هائى از آن به كتاب شریف زیارت عاشورا و آثار شگفت دانشمند معظم عالم بزرگوار سید جلیل القدر جناب حاج آقاى سید على موحد ابطحى اصفهانى مراجعه فرمائید.(2)
روزی آیت الله العظمی بهجت ، استاد خود آیت الله العظمی سید علی قاضی را در خواب دیدند.به سید علی قاضی فرمودند آیا حسرتی از این دنیا به دل شما مانده است؟آیت الله العظمی قاضی فرمودند:این حسرت را بر دل دارم که چرا در دنیا روزی فقط یک بار زیارت عاشورا را خواندم...
همان سید علی قاضی ای که هشت سال در مسجد کوفه یا سهله اعتکاف داشت...همان کسی که امیرالمومنین را در عالم حقیقت ملاقات کرد...
و این ها گوشه ایست از عظمت زیارت عاشورا...
1- بحار الانوار: ج 98/300.
2- آثار، ص 14.

این نظر توسط احمدرضا در تاریخ 1393/08/19 و 22:42 دقیقه ارسال شده است



چرا به امام حسین(ع) ثار الله گفته می شود؟

لقب «ثارالله» تنها برای دو امام معصوم، امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) وارد شده است که در زیارت امام حسین (علیه السلام) می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا‏.
در مورد معنای ثار الله دو احتمال وجود دارد: اول؛ به معنای خونخواهی: درکتب لغت واژه «الثار» را به معنای «الطلب بالدم؛ یعنی خونخواهی» معنا کرده اند. بر این اساس؛ «ثارالله» یعنی کسی که ولی دم و خونخواه او خدا است.
لازم است بدانیم که ندای خونخواهی حسین (علیه السلام)؛ یعنی شعار «یا لثارات الحسین»، شعار قیام توابین و نیز قیام مختار، بوده است، و همچنین شعار فرشتگانی است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) می مانند،‏ و نیز شعار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در هنگام قیام و شعار یاوران شهادت طلب او است.[البته در این باره[شعار قیام حضرت مهدی(عج)]جای بحث بیشتری وجود دارد زیرا در روایات محکم تر و قطعی آمده که شعار پرچم حضرت قائم(عج) البیعت لله است]
معنایی که از واژه «ثارالله» بیان گردید، مورد پذیرش گروه زیادی از دانشمندان اسلامی قرار گرفته است؛ بر طبق این معنا «ثاراللَّه» یعنى اى کسى که خونبهاى تو متعلق به خدا است و او خونبهاى تو را می گیرد؛ زیرا تو متعلق به یک خانواده نیستى که خونبهاى تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خونبهاى تو را رئیس قبیله بگیرد، تو متعلق به جهان بشریت هستی، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خونبهاى تو را او باید بگیرد، و همچنین تو فرزند على بن ابى طالب هستى که شهید راه خدا بود و خونبهاى او را نیز خدا باید بگیرد.
دومین معنایی که برای ثارالله بیان شده است؛ به معنای خون خدا است. از کلام علامه مجلسی (ره) استفاده می شود که «الثأر» به معنای خون و خونخواهی آمده است؛ و آنچه گفته ایشان را تأئید می کند معنایی است که کتاب لسان العرب از واژه «الثار» ارائه کرده است. این کتاب لغت میگوید: «الثَّأْرُ الطَّلَبُ بالدَّمِ، و قیل: الدم نفسه»؛ یعنی واژه «الثار» به معنای طلب کردن خون است و گفته شده که به معنای خود خون نیز آمده است. پس می توان گفت که حسین (علیه السلام) خون خدا است، اما آیا براستی می توان این معنا را پذیرفت و آیا خدا جسم است که خون داشته باشد و آیا اصولا چنین تصوری از خدا می تواند صحیح باشد؟!
در پاسخ باید گفت: واژه هایی؛ مانند یدالله و... که در فرهنگ اسلامی بکار برده می‌شود، یک تعبیر کنایی یا مجازی تلقی می شود؛ مثلا آنگاه که گفته می شود امیرالمومنین (علیه السلام) یدالله است، منظور این نیست که خدا جسم است و مانند انسان دستی دارد و دست او حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) است، بلکه مقصود آن است که امیرالمومنین (علیه السلام)مظهر قدرت الاهی است. بر این اساس؛ مصحح اطلاق لقب «ثارالله» بر امام حسین (علیه السلام)، می تواند یکی از احتمالات زیر باشد:
1. اضافه «ثار» به «الله» اضافه تشریفیه است؛ یعنی این خون به الله که شریف ترینِ موجودات است، اضافه شده تا کسب شرافت کند و دانسته شود که این خون، خون شریفی است؛ زیرا برای خدا ریخته شده و از این رو به خدا تعلق دارد، همان گونه که در «هذِهِ ناقَةُ اللَّه» ناقه به الله یا در «بیت الله» و «عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّم‏»، بیت به الله و ضمیر خطاب، برای کسب شرافت، اضافه گردیده است.
2. انسان کاملی که در مدراج کمال به مقام قرب فرائض راه یافته، «یدالله» و «لسان الله» و «ثارالله» می شود؛ یعنی دست خدا می شود که اگر خدا بخواهد کاری را انجام دهد با دست او انجام می دهد. زبان الهی می گردد که اگر خدا بخواهد سخن بگوید با زبان او سخن می گوید، و خون خدا می شود که اگر خدا بخواهد به خود و مکتب خود در جامعه حیات ببخشد از خون او استفاده می کند. امیرالمومنین (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) «ثارالله» هستند؛ زیرا خونی که از آن دو امام (علیهما السلام) بر زمین ریخته شد موجب گردید تا حیات تازه ای به کالبد دین دمیده شود.
به هر حال در متون دینی ما، لقب «ثارالله» برای امام حسین (علیه السلام) بکار برده شده است. ما معتقدیم که معنای اول اگرچه معنای درستی است، اما معنای دوم نیز می تواند معنای صحیح لقب «ثارالله» باشد و برای اهلش که به عمق این معنا راه یافته اند، از جهاتی در اولویت قرار داشته باشد.
در این نگاه، آن امام بزرگوار (علیه السلام) خون خدا است از آن جهت که خونش حیات تازه ای به کالبد دین دمیده و باعث شده که نام خدا زنده گردد. خدایی که می رفت کم کم از یادها و خاطره ها محو شود و عبادتش تبدیل به عادت گردد.
از این جهت گفته می شود که، اسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء است[البته گفتنی است که اسلام بعد از قیام قائم مجددا زنده می شود و اسلام فقط با احادیث و احکام پیامبر و قیام امام حسین زنده نمی ماند ، از عید غدیر خم نیز نباید گذشت.پیامبر اکرم فرمودند:اسلام مدیون سه روز است:غدیر خم/عاشورا/روز ظهور امام زمان]، و بدیهی است که انسان زنده برای بقایش نیاز به خون دارد و جاری بودن خون در رگ ها، نماد و سنبل زنده بودن است و آنگاه که خون از جریان و حرکت باز ایستد، مرگ شخص فرا می رسد. دقیقاً برای بقای پیکر اسلام نیز باید خونی در رگ‌های آن جاری باشد و بر این اساس اگر روزی این خون از آن کالبد جدا شود مرگ آن، حتمی و قطعی است و بعد از آن، آنچه که می ماند تنها جسمی است بی روح و بی جان.

دلیل شباهت شهادت حضرت یحیی به امام حسین(علیه السلام) :
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) اولین آیه سوره حضرت مریم را به امام حسین(علیه السلام) تاویل نموده است؛ سعد بن عبدالله قمبه امام عصر تعالی فرجه) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا تاویل آیه کهیعص چیست؟ فرمود: \"هذه الحروف من انباء الغیب، اطلع الله علینها عبده زکریا، ثم قصها علی محمد و ذلک ان زکریا سال ربه ان یعلمه اسماء الخمسه فاهبط علیه جبرئیل فعلمه ایاها..\"
این حروف از اخبار غیبی است که خداوند زکریا را از آن مطلع کرده و بعد از آن داستان آن را به حضرت محمد(صلی الله علیه واله) باز گفته است. داستان از این قرار است که زکریا از پروردگارش درخواست کرد که اسماء خمسه طیبه را به وی بیاموزد؛ خداوند متعال جبرئیل را بر او فرستاد و آن اسامی پاک را به او تعلیم داد. زکریا چون نام های محمد، علی، فاطمه و حسن(علیهم السلام) را یاد می کرد اندوهش برطرف می شد و گرفتاریش از بین می رفت و چون حسین را یاد می کرد بغض و غصه گلویش را می گرفت و می گریست و مبهوت می شد.
روزی گفت: بارالها چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می کنم آرامش می یابم و اندوهم برطرف می شود اما وقتی حسین را یاد می کنم اشکم جاری می شود و ناله ام بلند می شود؟ خدای تعالی او را از این داستان آگاه کرد و فرمود:\"کهیعص\" ؛ \"کاف\" اسم کربلا و \"ها\" رمز شهادت عترت طاهره است و \"یا\" نام یزید قاتل حسین و \"عین\" اشاره به عطش و \"صاد\" نشان صبر او است.
زکریا چون این مطلب را شنید نالان و غمگین شد و تا سه روز از عبادتگاهش بیرون نیامد و به کسی اجازه نداد نزد او بیاید و گریه و ناله سر داد و چنین نوحه گفت: بارالها از مصیبتی که برای فرزند بهترین خلایق خود تقدیر کرده ای دردمندم. خدایا آیا این مصیبت را بر آستانه او نازل می کنی؟ آیا جامه این مصیبت را بر تن علی و فاطمه می پوشانی؟ آیا این غم را بر ساحت آنان فرود می آوری؟ بعد از آن گفت: بارالها فرزندی به من عطا کن تا در پیری چشمم به او روشن شود و او را وارث و وصی من قرارده ؛ آنگاه مرا دردمند او گردان؛ همچنان که حبیبت محمد را دردمند فرزندش گرداندی! و خداوند حضرت یحیی را به او بخشید و او را دردمند وی ساخت؛ لذا بین امام حسین(علیه السلام) و حضرت یحیی(علیه السلام) نیز شباهت هایی وجود دارد و نحوه شهادت هم شبیه همدیگر است یعنی شقی ترین فرد سر مقدس آنان را از تن جدا نمود و برای فرد ناپاکی هدیه فرستاد و او نیز سر مقدس را داخل طشت طلا گذاشت.


کد امنیتی رفرش

اطلاعات
آمار کاربران

افراد آنلاین : 3

اعضای آنلاین : 0

تعداد اعضا : 0


عضو شوید
ارسال کلمه عبور

آمـار بـازدیـد سـایـت


  • بـازدیـد امـروز : 471 نـفـر

  • بـاردیـد دیـروز : 451 نـفـر

  • بـازدیـد هـفـتـه : 3,458 نـفـر

  • بـازدیـد مـاه : 12,295 نـفـر

  • بـازدیـد سـال : 103,049 نفر

  • بازدید کلی : 1,322,497 نفر

  • کـل مـطـالـب سـایـت : 386

  • کـل نـظـرات : 253

  • تـاریـخ : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

  • آی پی شما : 18.188.146.77

  • مرورگر شما : Safari 5.1

  • سیستم عامل :


  • لینک دوستان
    ارسال لینک

    امکانات
    تماس با مدیر

    ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ

    لیست صفحات

    آرشیو مطالب

    عضویت سریع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد

    صفحه اصلي | تالار گفتمان | ثبت نام در انجمن | تماس با ما
    شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد

    Design: Themes.rozblog.com

    تمامی حقوق مطالب، تصاویر و طرح قالب برای شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد محفوظ است، نقل و استفاده از آنها در سایت ها و نشریات تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

    Powered By rozblog and Hosted By Rozblog.com