پس از فتح خرمشهر ، ادامه جنگ چرا ؟؟؟

کاربر مهمان، خوش آمديد ! ( ورود - عضويت ) سلام به سایت شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد خوش آمدید !

یکشنبه 30 اردیبهشت 1403


منوی اصلی
منوی اصلی
صفحه اول
آرشيوی مطالب
ایمیل مدیریت
ارتباط با ما


موضوعات
وصیتنامه و زندگینامه شهدا
شهدای ترکالکی [0]
شهدای گتوند [0]
یادمان ها و مناطق عملیاتی [1]
عکس شهدا [0]
عکس رزمندگان [0]
عکس فوتبالیستها [15]
عملیات ها [13]
عکس های قدیمی [2]
فرماندهان شهید [0]
نامه شهدا [0]
تاسوعا و عاشورا و تعزیه [1]
خلبان رنجبر [0]
فوتبال ترکالکی [16]
ابتکارات و دانستنی های جنگ [0]
کلیپ و نماهنگ [0]
رزمایش [0]
یادواره [0]
مناسبت ها [1]
تقویم روزشمار دفاع مقدس [0]
مطالب خواندنی [0]
برگی از خاطرات [1]
یادگاران جنگ [0]
روایتگری [0]
مستند قصه های جنگ [0]

نظرسنجی
نظر شما راجع به سایت شهدای ترکالکی امتداد چیست ؟


لینکدونی

پربازدیدترین مطالب

نویسندگان

[Menu_Title]
[Menu_Code]
پس از فتح خرمشهر ، ادامه جنگ چرا ؟؟؟
نـویـسـنـده : محمدرضا قاسمی

 

فتح خرمشهر به عنوان یک حادثه تاریخی و سرنوشت‌ساز، پایان‌بخش دوره اول جنگ است که با تجاوز عراق به ایران در تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد و با آزادسازی مناطق اشغالی به پایان رسید. ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مدت شش سال و تحولاتی که در این مرحله از جنگ صورت گرفت، به ویژه نحوه پایان جنگ، پرسش از علت ادامه جنگ را به یک پرسش بنیادین تبدیل کرده است. در این زمینه ملاحظاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد

===================================================

فتح خرمشهر به عنوان یک حادثه تاریخی و سرنوشت‌ساز، پایان‌بخش دوره اول جنگ است که با تجاوز عراق به ایران در تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ آغاز شد و با آزادسازی مناطق اشغالی به پایان رسید. ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر به مدت شش سال و تحولاتی که در این مرحله از جنگ صورت گرفت، به ویژه نحوه پایان جنگ، پرسش از علت ادامه جنگ را به یک پرسش بنیادین تبدیل کرده است. در این زمینه ملاحظاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد :

۱ ـ  تصمیم‌گیری برای پایان دادن یا ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر با نظر اجماع نخبگان و مسئولان سیاسی ـ نظامی کشور و در حضور امام راحل و پس از برگزاری جلسات متعدد، اتخاذ شد.
شرایط تصمیم‌گیری، ناظر بر این معنا بود که قوای نظامی ایران با آزادسازی مناطق اشغالی، ماهیت جنگ تجاوزکارانه و فرسایشی را با کسب برتری سیاسی ـ نظامی تغییر داده‌اند و در چنین وضعیتی به زعم آمریکا و غرب، ارائه هرگونه امتیاز به ایران به معنای به رسمیت شناختن برتری نظام برآمده از انقلاب اسلامی و با منافع غرب در تضاد است. بنابراین، اجتناب از ارائه هرگونه امتیاز به ایران، یک سیاست کلی و مورد توافق بود که از سوی آمریکا و غرب دنبال می‌شد. بر پایه همین ملاحظه با تعریف برتری ایران به عنوان تهدید منافع آمریکا و غرب، مهار این برتری هدف سیاست‌های جدید منطقه‌ای آمریکا قرار گرفت.

۲ ـ   راه‌حل‌های پیشنهادی برای پایان دادن به جنگ در این مرحله، عموما از سوی برخی کشورهای منطقه، از جمله عربستان مطرح شد که بیشتر ناظر بر تشکیل صندوق مشترک برای پرداخت خسارت به ایران و عراق بود. به این ترتیب که کشورهای منطقه با تشکیل صندوقی مشترک، مبالغی را به صندوق واریز کنند و تدریجا برای بازسازی ایران و عراق پرداخت شود. در این زمینه، صحبت از مبلغ ۲۵ میلیارد دلار تا ۵۰ میلیارد دلار مطرح شد؛ اما به دلیل اینکه راه‌حل متناسب با شرایط برتری ایران نبود و سایر خواسته‌های ایران مانند محکوم کردن متجاوز، عقب‌نشینی کامل از خاک ایران، مورد توجه قرار نگرفته بود، زمینه انجام مذاکرات فراهم نشد، در نتیجه رقم قطعی مشخص نیست.

۳ ـ  فاصله زمانی تصمیم‌گیری ایران پس از فتح خرمشهر تا انجام عملیات رمضان با وقوع برخی رخدادهایی همراه شد که نقش مهمی در شکل‌گیری ادامه جنگ داشت. در حالی که در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ خرمشهر فتح شد و در تاریخ ۱۴ خرداد، اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد، تصور اولیه در ایران، ناظر بر این معنا بود که نگرانی از پیروزی ایران منجر به گشایش جبهه جدید شده است. واکنش سیاسی ـ نظامی ایران با اعزام هیأت دیپلماتیک در تاریخ ۱۷ خرداد و سپس اعزام برخی از نیروهای نظامی و اعلام آمادگی برای جنگ در دو جبهه، متأثر از همین ملاحظات بود.
در تاریخ ۲۰ خرداد، عراق آمادگی برای عقب‌نشینی یکجانبه را اعلام و در تاریخ ۳۰ تیر آن را اجرا کرد. در این مرحله ۵ هزار کیلومتر از خاک ایران، همچنان در اشغال ارتش عراق بود که در عقب‌نشینی تنها ۲۵۰۰ کیلومتر از آن تخلیه شد و مناطق حساس مانند ارتفاعات استراتژیک و شهر نفت‌شهر در اشغال نیروهای عراقی باقی ماند.
ملاحظات سیاسی ـ نظامی جدید سبب شد، امام(ره) با احساس نگرانی از ماهیت سیاست‌های جدید آمریکا و اسرائیل و عراق، روند اعزام نیرو به لبنان را متوقف و دستور بازگشت نیروها را صادر کردند.
در چنین فضایی، قطعنامه ۵۲۲ در تاریخ ۲۲ تیر ماه از سوی سازمان ملل صادر شد که هیچ‌کدام از درخواست‌های ایران مورد توجه قرار نگرفته بود و همچنان از جنگ به عنوان وضعیت میان دو کشور نام برده می‌شد!
مجموعه رخدادهای سیاسی ـ‌ نظامی در سطح منطقه، مواضع جدید آمریکا، ماهیت قطعنامه جدید سازمان ملل، تماما نگرانی ایران را ـ مبنی بر اینکه کلیه تلاش‌ها و سیاست‌ها برای مهار و برتری ایران سازماندهی شده است ـ تشدید کرد و در نتیجه، تصمیم‌گیری اولیه پس از فتح خرمشهر، با آغاز عملیات رمضان در تاریخ ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۶۱ و با هدف تأمین صلح شرافتمندانه و تنبیه متجاوز به اجرا گذاشته شد.

۴ ـ  نقد و بررسی تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و طرح پرسش در این زمینه، برای نخستین بار از سوی نهضت آزادی مطرح شد. مسئله قابل توجه در این زمینه، این است که انتقاد نهضت آزادی نزدیک به یک سال پس از تصمیم‌گیری و اجرای آن و با مشاهده نتایج این تصمیم‌گیری، اعلام شد. حال آنکه اگر نهضت در این زمینه دیدگاه و موضعی داشت،‌ برای تأثیرگذاری بر روند تصمیم‌گیری‌ها باید همانند حزب توده که در همان موقع، اقدام به موضع‌گیری کرد، با صدور بیانیه، مواضع خود را رسما اعلام می‌کرد.
فارغ از این ملاحظه، نقدهای ناظر بر تصمیم‌گیری برای ادامه جنگ، اصولا بر اساس نتیجه و بدون توجه به شرایط طرح می‌شود، حال آنکه جدا کردن یک تصمیم از شرایط و بستر تاریخی آن، مانع از فهم ضرورت‌ها و دلایل این تصمیم‌گیری خواهد شد.

گزینه‌های موجود برای تصمیم‌گیری ایران، به گونه‌ای بود که اگر برای توقف جنگ تصمیم‌گیری می‌شد، امتیاز قابل ملاحظه‌ای به ایران واگذار نمی‌شد و هیچ تناسبی با شرایط برتری ایران نداشت و احتمالا زمینه درگیری مجدد ایران و عراق نیز فراهم می‌شد. امروز همان تصمیم‌گیری با طرح این پرسش روبروست که چرا ایران این‌گونه جنگ را پایان داد؟ و حال آنکه، در آن هنگام از موضع برتر برخوردار بود و دشمن دچار شکست شده بود؟

این توضیح ناظر به این معناست که پیچیدگی‌های حاکم بر شرایط تصمیم‌گیری پس از فتح خرمشهر، به گونه‌ای بوده است که هرگونه تصمیم‌گیری با توجه به پیامدهای آن می‌توانست، پرسش‌زا باشد و تنها تفاوت در نوع پرسش‌هاست، نه اصل آن.

مرکز پژوهش‌های اجتماعی نخست‌وزیری در خرداد سال ۱۳۶۱، طی یک نظرسنجی از عده‌ای با شرایط سنی، تحصیلی و جنسیت متفاوت، «نظرات مردم در مورد ادامه جنگ و ورود به خاک عراق» را مورد بررسی قرار داده است. در این نظرسنجی، «نظر مردم در مورد ادامه جنگ»، وارد شدن به خاک عراق در صورتی که عراق شرایط ما را نپذیرد و دلایل عدم ورود به خاک عراق، مورد توجه قرار گرفته است.

در پاسخ به این پرسش که جنگ را تا کجا ادامه باید داد، خروج عراق از خاک ایران با ۷/۳۰ درصد و سقوط صدام با ۵/۲۸ درصد، بیشترین آرا را کسب کرده است. دیگر گزینه‌ها همچون گرفتن خسارت ۴/۱۲ درصد و صلح تنها ۲ درصد را به خود اختصاص داده‌اند. در حالی که پاسخ نمی‌دانم، ۴ درصد بوده است.

در پاسخ به این پرسش که اگر عراق شرایط ما را نپذیرد، آیا صلاح می‌دانید وارد خاک عراق شویم، بر حسب جنسیت پاسخ مثبت، ۱/۷۰ درصد، پاسخ منفی ۱/۱۵ درصد و نمی‌دانم ۲/۹ درصد و برحسب سن، پاسخ مثبت ۹/۷۶، پاسخ منفی ۷/۷ و نمی‌دانم ۴/۱۵ درصد است. بر حسب میزان سواد پاسخگویان، پاسخ مثبت ۴/۴۸، پاسخ منفی ۲/۳۲ و پاسخ نمی‌دانم ۵/۶ درصد است.
درصد پاسخ‌ها به تناسب مناطق بیستگانه تهران متفاوت است. چنانکه پاسخ کسانی که یکی از بستگان آنها در جبهه بوده است، در مورد ورود به خاک عراق، ۳/۵۸ درصد مثبت و ۲۰ درصد منفی و ۲۰ درصد نمی‌دانم می‌باشد.

این نظرسنجی، فارغ از اینکه تا چه میزان می‌تواند از نظر علمی اعتبار داشته باشد، بیانگر بخشی از واقعیت اجتماعی و افکار عمومی نسبت به مسئله جنگ و تصمیم‌گیری در مورد پایان یا ادامه آن و در میان اقشار مختلف با موقعیت‌ها و شرایط متفاوت است که با میانگین ۷۰ درصد با آنچه پس از فتح خرمشهر واقع شد، موافقت خود را بر ادامه جنگ اعلام کرده‌اند.

 




سه شنبه 1390/03/03 سـاعـت 0:01 قبل از ظهر | بـازدیـد : 932 | نـویـسـنـده : محمدرضا قاسمی | ( نـظـرات 1 )
موضوع:[Post_Cat_Title]

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط احمدرضا در تاریخ 1393/03/08 و 12:03 دقیقه ارسال شده است


گفتگویی بی پرده با حمید داود آبادی :
شعار جنگ جنگ تا سقوط صدام را آقای هاشمی داد نه امام(ره) / حمله اسرائیل به لبنان مربوط به آزادی خرمشهر بود :

بعضی از آقایان همه چیز را گردن امام می‌اندازند که این‌ها اجحاف است. شعار جنگ جنگ تا سقوط صدام را آقای هاشمی داد نه امام، اما امروز همه زیرش می‌زنند.
به گزارش فرهنگ نیوز، حمید داوود آبادی ۲۵ مهر ۱۳۴۴ در تهران به دنیا آمد. او رزمنده، جانباز، عکاس، خبرنگار، محقق و نویسنده دفاع مقدس است که کتاب‌های زیادی هم منتشر نموده است؛\" از معراج برگشتگان\" که کتابی است حاوی خاطرات کودکی، انقلاب و جنگ،\" پاره‌های پولاد\" تاریخ عملیات شهادت‌طلبانه در لبنان را روایت می‌کند .
در این مصاحبه داود آبادی از تأثیر آزادی خرمشهر بر حمله اسرائیل به لبنان و نقش آقای هاشمی رفسنجانی و آقای محسن رضایی بر عملیات ناکام بعد از فتح خرمشهر می‌گوید.
فرهنگ نیوز: بعد از فتح خرمشهر بحث‌هایی مطرح شد که ما چرا باید به خاک عراق وارد شویم. آیا بین رزمنده‌ها هم این صحبت‌ها بود؟ حرف‌های سیاسیون چه تأثیر و بازخوردی روی روحیه رزمندگان داشت؟
این حرف‌ها در جبهه اصلاً مطرح نبود که بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه دهیم یا نه. یکی از دلایلش هم این بود که بعد از خرمشهر یک سری از افراد سریع به لبنان رفتند. یکی از ابهامات بزرگ و نکات بسیار مهم در رابطه با جنگ، حمله اسرائیل به لبنان است که هیچ کسی رویش دست نمی‌گذارد.
حمله اسرائیل به لبنان صد در صد مربوط به آزادی خرمشهر بود. یک گروه فلسطینی که سفیر اسرائیل در لندن را ترور کردند و اسرائیل به این بهانه به لبنان حمله می‌کند، بعداً در دادگاه اعتراف می‌کنند که ما افسرهای اطلاعاتی عراق بودیم و وظیفه داشتیم این کار را بکنیم تا جنگ ایران را منحرف کنیم. سخن صریح امام است که گفتند: گولمان زدند، و ما را کشیدند به آنجا که ما را از جنگ خودمان منحرف کند.
فرهنگ نیوز: حاج احمد متوسلیان هم آنجا مفقود شدند
بله. شما خاطرات خرداد و تیر سال ۶۱ (بعد از فتح خرمشهر) آقای هاشمی را بخوانید. ایشان هیچ اشاره ای نکردند که ما به لبنان و سوریه نیرو فرستادیم. چرا؟ مگر موضوع کم اهمیتی بوده؟ همان روز حاج احمد متوسلیان را اسیر کردند. ایشان قبل از اسارت حاج احمد را که بیان می‌کنند، میگویند امروز آقای ولایتی به همراه شهید محمد ابراهیم همت آمدند و در رابطه با لبنان گزارشاتی دادند. این دروغ است، برای اینکه اسم حاج احمد نیاید نام شهید همت را جایگزین کردند.
فرهنگ نیوز: چرا اسم حاج احمد را نیاوردند؟
حاج احمد با ولایتی به ایران می آید و اول در ترکیه توقف می‌کنند، بعد از ترکیه میایند ایران و می‌روند خدمت آقا و گزارشی در مورد لبنان به آقای خامنه‌ای می‌دهند و بعد می‌روند خدمت آقای هاشمی و گزارش می‌دهند. حاج احمد، همت را می‌گذارند که مسئول نیروها در سوریه باشد تا ایشان به ایران بیایند. مگر می‌شود آقای هاشمی یادش برود؟ این یک دروغ تاریخی و جایگزینی تاریخی است.
شیوه ای در بیان خاطرات آقای هاشمی است که اگر عملیات پیروزی مثل بیت‌المقدس و... را نقل می‌کنند از یک هفته قبلش میگویند که قرار است عملیاتی انجام بشود، اما از عملیاتی که شکست خورده هیچ چیزی نمی‌خوانی و فردای روز عملیات می‌گوید ظاهراً دیشب یک عملیات ناموفق داشتیم. پیروزی صد تا پدر و مادر دارد ولی شکست همواره یتیم است.
وقتی مسئولین طرح اولین عملیات در خاک عراق را ریختند، ما آن زمان خبر نداشتیم که امام در ابتدا مخالف ورود ما به خاک دشمن بودند و این خیلی جالب است. اخیراً کتابی چاپ شده به نام \" هنر جنگ\" نوشته \" سان تزو\" که ۲۵۰۰ سال پیش سان تزو آداب جنگ را نوشته، من وقتی این کتاب را می‌خوانم میگویم کاش برخی فرماندهان ارشد ما زمان جنگ این کتاب را خوانده بودند و من مطمئنم حداقل عدنان خیرالله این کتاب را خوانده بود چون وقتی خاطرات جنگ و حملات عراقی‌ها و برخوردهایشان را نگاه می‌کنم می‌بینم اصولی که سان تزو گفته را رعایت کردند.
مثلاً سان تزو می‌گوید اجازه بده بخشی از خاکت در دست دشمن باقی بماند، چون روحیه نیروهایت در ابتدا ۱۰۰ است، به لب مرز که برسند روحیه‌شان ۹۰ می‌شود و اگر یک قدم در خاک دشمن بگذاری روحیه نیروهایت ۳۰ می‌شود. جالب است که امام از همان اول با ورود به خاک عراق مخالف بود.
فرهنگ نیوز: امام به خاطر ملاحظات شرعی این نظر را داشتند یا به خاطر این مسائلی که بیان کردید؟
به نظر من امام(ره) همه این‌ها را با هم مدنظر داشت و امام حداقل ملاحظات جامعه‌شناسی و روانشناسی داشتند و وقتی میگویند وارد شدن به خاک دشمن تبعاتی دارد خوب یکی از تبعاتش همین است که روحیه نیروهای خودی ضعیف می‌شود چون احساس می‌کنند در خاک دشمن داریم می‌جنگیم. این روی مردم آن‌ها هم تأثیر دارد و روحیه دشمن را بالا می‌برد. یکی از افت‌هایی که در جنگ داشتیم این بود که بعد از والفجر ۸ عراقی‌ها روحیه‌شان در فاو خیلی بالا رفت، حتی تمام بهانه صدام آزادی فاو بود.
یک مطلبی بگویم شاید خیلی برایتان عجیب باشدکه بعد از بهمن ۶۴ که ما فاو را گرفتیم عدنان خیرالله تاکتیکی به نام بسیج علیه بسیج را پیاده کرد. آمدند تمام تاکتیک‌های ما را کپی کردند حتی پیرمردی را آوردند مثل حاجی بخشی که در اعزام نیروهاشان شعار می‌داد و جالب است که ما شعار می‌دادیم سپاه ۱۰۰ هزار نفری محمد رسول الله را می‌اندازیم و یک ملت ۴۰ میلیونی بودیم و نتوانستیم، اما عراق یک ملت ۱۵ میلیونی بود و این شعار ما را عملی کرد.
هر چه را ما گفتیم آن‌ها عمل کردند، در کتاب ۸ سال جنگ تبلیغاتی دکتر منطقی آمده که صدام در سخنرانی‌اش گفته خمینی من می‌خواهم اعتراف کنم هر چه تو گفتی ما انجام دادیم و پیروز شدیم. زمان جنگ هم بین رزمنده‌ها شایعه بود که می‌گفتند اولین کسی که به فرمان امام عمل می‌کند صدام است و همین‌طور هم بود.
امام می‌گفت جنگ در رأس امور است اما لوکس‌ترین چیزها در ایران وارد می‌شد و آقایان کاخ سازی‌شان را داشتند ولی در عراق اگر کسی یک عدد رژ لب وارد می‌کرد بدبختش می‌کردند، معروف بود می‌گفتند صدام گفته به جای یک رژ لب می‌توانید یک عدد گلوله وارد کنید و همه چیز عراق در خدمت جنگ بود.
فرضاً اگر در عراق کشتی سیمان وارد می‌شد این سیمان از خط مقدم توزیع می‌شد تا برسد به عقب و اگر چیزی باقی می‌ماند به شهر می‌رسید، در ایران برعکس بود کشتی سیمان اول می‌رفت تو ویلاهای شمال توزیع می‌شد بعد تهران و حتی پاکت خالی‌اش هم به جبهه نمی‌رسید. در عکس‌ها نگاه کنید سنگرهای عراق تمام بتونی و محکم ولی سنگرهای ما یه چاله بود شبیه قبر که حتی بیل و بیلچه هم نداشتیم برای کندنش با سرنیزه یا کلاهمان می‌کندیم.
فرهنگ نیوز: راهبرد جنگ، شعارهای جنگ جنگ تا رفع فتنه / تا سقوط صدام/ تا تنبیه متجاوز بود؟
نه نه اشتباه نکنید. شعار تا رفع فتنه سال ۶۲-۶۳ و بعد از خیبر اضافه شد. شما زمان شعارها را باید بدانید. اینکه بعضی از آقایان مثل آقای هاشمی و محسن رضایی در مصاحبه‌های اخیرشان گفتند که گرفتن فاو و وارد شدن به خاک عراق با دستور امام بوده و همه چیز را گردن امام می‌اندازند این‌ها اجحاف است. شعار جنگ جنگ تا سقوط صدام را آقای هاشمی داد نه امام، اما امروز همه زیرش می‌زنند. امام بزرگ‌ترین شعارش تنبه متجاوز بود.
ما یک خوشی کاذبی داریم که من خیلی از آن بدم میاید و آن اینکه ذوق می‌کنیم و میگوییم خاویر پرز دکوئیار اعلام کرد صدام متجاوز بود. این را سه ماه بعد از اینکه از دبیر کلی سازمان ملل کنار رفت گفت، یعنی یک هیچ کاره گفته.
فرهنگ نیوز: آقای هاشمی و رضایی و بقیه سرانی که جنگ را مدیریت می‌کردند، این‌ها شعار سقوط متجاوز و سقوط صدام را مطرح می‌کردند؟ پس چه شد که بعد از عملیات‌های رمضان و والفجر مقدماتی که در آن‌ها ناکام بودیم از حرفشان برگشتند و خواستار پذیرش قطعنامه از سوی امام شدند؟
بعد از عملیات رمضان و والفجر برنگشتند، کربلای ۴ و ۵ را انجام دادند که از والفجر مقدماتی بدتر بود. کربلای ۴ به دستور آقای محسن رضایی انجام شد و 10 هزار غواص در آن جا ماندند. عملیلاتی که نقشه ما دست عراقی‌ها بود و اطلاعات ما اعلام کرد تمام معبرهایی که زدیم را عراق آمده دوشکا گذاشته و لو رفته بود را خواستند که انجام شود.
فیلم غواصان روایت فتح را بگیرید و ببینید آنجا همین بحث بین آقای هاشمی و محسن رضایی و دیگران هست که عملیات لو رفته یا لو نرفته؟ آقای رضایی می‌گوید بسیجی‌ها عادت دارند که بگویند عملیات لو رفته و بعد خودش می‌گوید عراقی‌ها اطلاعات را به دست آوردند تا می‌رسد به فرمانده قرارگاه نوح که می‌گوید ما اعلام کردیم تمام معبرهای ما لو رفته ولی به ما گفتند بودجه ای برای این عملیات در نظر گرفته شده و نمی‌شود جای دیگری خرج شود.
این یعنی چه؟ من مقاله ای نوشتم که این بودجه از خون ۱۰ هزار غواص بیشتر بوده؟ برید فیلم غواصان که تلویزیون هم پخش کرده را ببینید که چه کسی و به چه دلیل این حرف را میزند. وقتی کد و نقشه و معبرت را بردند را کجا می‌خواهی عملیات کنی؟ بعد میگویند عملیات شکست خورد! از اول شکست خورده بود.
ما یک استاد و دوستی داریم که حرف قشنگی می‌زد، می‌گفت: جنگ از طرف عراق سیاسی شروع شد و مردمی تمام شد اما از طرف ما مردمی شروع شد و سیاسی تمام شد.
یکی از بهانه‌های تمام کردن جنگ این بود که دیگر نیرو به جبهه نمی‌رود، بعدها سید احمد خمینی خاطره ای تعریف کرد و گفت امام وقتی دید برای عملیات مرصاد این‌قدر نیرو می‌رود گفت اگر من می‌دانستم این‌قدر نیرو به جبهه می‌رود جنگ را تمام نمی‌کردم. و این خیلی نکته مهمی است.
فرهنگ نیوز: چگونه بهانه نرفتن نیروها به جبهه را مطرح کردند؟
ما سال ۶۴ و ۶۵ اعزام‌هایی داشتیم که به صورت گروهی بود مثل سپاه صاحب‌الزمان یا سپاه محمد رسول‌الله که ۳ ماه نیرو به جبهه نمی‌فرستادند و جمع می‌کردند یک دفعه با هم اعزام می‌کردند و بعد اعلام می‌کردند امروز ۵۰ هزار نفر به جبهه رفتند. این‌ها آمدند اعزام‌های سه ماهه را کم کردند و تا سال ۶۷ حذفش کردند. قبلاً همه اعزام‌ها از تمام کشور می آمدند تهران و از اینجا به جبهه می‌رفتند. آمدند اعزام‌ها را در تمام استان‌ها خرد کردند و بعد در پایگاه‌ها خرد کردند مثلاً تهران ۶ پایگاه داشت، سال ۶۷ هر پایگاه خودش می‌توانست نیرو به جبهه بفرستد. و به جای اعزام‌های سه ماهه، هر هفته چهارشنبه‌ها نیرو اعزام می‌کردند. و جدای از این، اعزام مجددی‌ها دیگر لازم نبود به صورت گروهی اعزام شوند، می‌توانستند بروند پایگاه و یک برگه بگیرند و با اتوبوس خودشان بروند گردان و خود را معرفی کنند. ۵۰ درصد نیروها اعزام مجددی بودند که در آمار اعزامی‌ها ثبت نمی‌شدند. بعد این‌ها آمدند گفتند امروز چهارشنبه از تهران فقط ۲۰۰ نفر اعزام شدند و در مقایسه با ۵۰ هزار تای سال گذشته گفتند دیگر کسی به جبهه نمی‌رود. در حالی که اگر این تعداد را در سه ماه جمع می‌کردند همان آمار قبل می‌شد. یعنی آمار را خرد و پراکنده کردند و آن را جزئی نشان دادند و به امام گفتند دیگر کسی به جبهه نمی‌رود.
توصیه می‌کنم وارد بحث خود جنگ نشوید. جنگ خیلی تلخ است. من الآن این‌ها را گفتم تا یک هفته حالم خوش نیست. ما اصلاً در جنگ به جنگ فکر نمی‌کردیم. ما به دو تا چیز فکر نمی‌کردیم به جنگ و بهشت فکر نمی‌کردیم. آن‌قدر کم عقل نبودیم که به دنبال حوری به جبهه برویم.
http://www.farhangnews.ir/content/75788


کد امنیتی رفرش

اطلاعات
آمار کاربران

افراد آنلاین : 6

اعضای آنلاین : 0

تعداد اعضا : 0


عضو شوید
ارسال کلمه عبور

آمـار بـازدیـد سـایـت


  • بـازدیـد امـروز : 1,641 نـفـر

  • بـاردیـد دیـروز : 451 نـفـر

  • بـازدیـد هـفـتـه : 4,628 نـفـر

  • بـازدیـد مـاه : 13,465 نـفـر

  • بـازدیـد سـال : 104,219 نفر

  • بازدید کلی : 1,323,667 نفر

  • کـل مـطـالـب سـایـت : 386

  • کـل نـظـرات : 253

  • تـاریـخ : یکشنبه 30 اردیبهشت 1403

  • آی پی شما : 18.225.55.151

  • مرورگر شما : Safari 5.1

  • سیستم عامل :


  • لینک دوستان
    ارسال لینک

    امکانات
    تماس با مدیر

    ساخت کد آهنگ آنلاین | دانلود آهنگ

    لیست صفحات

    آرشیو مطالب

    عضویت سریع
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد

    صفحه اصلي | تالار گفتمان | ثبت نام در انجمن | تماس با ما
    شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد

    Design: Themes.rozblog.com

    تمامی حقوق مطالب، تصاویر و طرح قالب برای شهدای شهرستان گتوند ترکالکی و حومه امتداد محفوظ است، نقل و استفاده از آنها در سایت ها و نشریات تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

    Powered By rozblog and Hosted By Rozblog.com